ارتقای علمی دانشگاه گام اول توسعه
شهروندان – پروفسور حسن اکبرزاده:
توسعه و علم به یکدیگر گره خوردهاند و این امر در ایران نیز مستثنی نیست. اما برنامه دولتها در ایران درباره دانشگاهها و نهادهای علمی ضعیف است و دولتها باید برای بهبود وضعیت علمی دانشگاههای ایران چارهیی بیندیشند.
چون هرگاه دانشگاهها در ایران به جایگاه خوبی در دنیا از لحاظ علمی برسند در آن صورت است که کشور نیز میتواند یک توسعه علمی و در نتیجه آن توسعه در تمامی سطوح را داشته باشد اما وضع دانشگاهها در ایران خراب است. مثلا من از همکاران سوال کردم که دانشگاه امیرکبیر چگونه دکترا میدهد میگویند کافی است دانشجو چهار صفحه مطلب در مجلات خارجی که معلوم هم نیست چه نوع مجلاتی و در چه سطح کیفی باشند، چاپ کند آنگاه به دانشجو مدرک دکترا داده میشود.
این تنها نمونهیی است که به عنوان مثال آوردم. اصولا پایه دانشگاهها در ایران از لحاظ علمی خراب است و در کل وضع مملکت از لحاظ دانشگاهی تعریف چندانی ندارد. روز به روز هم مدرک میدهند، کاغذهایی که در دنیا اعتباری ندارد. من در قدیم شاگرد اول این مملکت بودم و میبینم اکنون درسهایی که در دانشگاهها تدریس میشود به قوت علمی قبل نیست به طوری که اکنون یکپنجم چیزهایی که در دنیا درس داده میشود را هم در دانشگاههای ما درس نمیدهند و این وضع در حالی است که ما جوانانی داریم که در اروپا و امریکا به درجههای بالای علمی رسیدند و صلاحیت این را دارند که در ایران هم از آنها استفاده شود اما در ایران کسی به فکر جلسه گذاشتن با اینان و تشویق برای بازگشتشان به مملکت نیست.
راه دیگر طی کردن مسیر توسعه این است که دولتها اجازه دهند احزاب سیاسی تشکیل شود تا به مردم آموزش سیاسی دهند. در اروپا که قرنهاست به دموکراسی رسیده این مشق پیاده شده و احزاب راستین تشکیل شده است. مثلا در فرانسه شاید ۵۰۰ نفر نماینده احزاب در مجلس عضو باشند اما کار بزرگتر را مدارس انجام میدهند که هزاران نفر را تربیت میکنند و به درون حکومت میفرستند. افرادی که در راس امور فرانسهاند کسانی هستند که در همین مدارس پرورش یافتهاند اما در ایران چنین وضعی نمیبینیم. در عوض وقتی برخی سیاستمداران ما علنا به همدیگر توهین میکنند چه انتظاری میتوان از علم ایران داشت. بنده چند سال پیش برنامهیی به برخی کاندیداها و روسای جمهور داده بودم که یکی از محورهای اصلیاش ایجاد دانشکدههای تحقیقاتی و آموزشی در سطح بینالمللی است.
این مسالهیی است که آقایان فراموش کردهاند. مثلا آمدند در نیاوران مرکزی تاسیس کردند اما فقط در آنجا چای میخورند و گپ میزنند. لعل نهرو که تحصیلکرده آکسفورد بود وقتی در هند به قدرت رسید آمد تاتاانستیتو را تاسیس کرد. او فهمید که عقبافتادگی هند به خاطر عدم آموزش و تحقیقات بود و هند با این انستیتو به پیشرفتهای زیادی رسید. در ایران هم باید چنین مرکزی را تاسیس کرد. باید حسادتها را از بین برد چون این مملکت برای همه ایرانیها است. پس در وهله اول باید تندرویها را کنار گذاشت. ما باید اجازه دهیم فضای آرامی در این مملکت ایجاد شود تا مثلا توریستها تشویق شوند و به ایران بیایند. ایران جاذبههای گردشگری زیادی دارد اما من نمیبینم که خارجیها وارد این مملکت شوند. خلاصه آنکه اهل پیشبینی نیستم اما میدانم که در وهله اول باید مشکلات دانشگاهها را حل کرد.
ما اکنون در دو محور مشکل داریم؛ یکی مربوط به دولت است و دیگر مربوط به داخل سیستم. یعنی بعضی از مشکلات را رییسجمهور میتواند حل کند اما بسیاری از مشکلات باید در داخل سیستم حل شود. یعنی نباید گذاشت دیگران به دستاوردهای ما لگد بزنند و کارها را خراب کنند. اگر همه ماها ایرانی هستیم باید برای مملکت کار کنیم نه برای یک شخص یا گروه. مملکت برای ما مهم است. ما نخبگان باهوشی داریم که وقتی به دانشگاهها میروند خراب میشوند. خیلیها هستند که در دانشگاههای دنیا دارند کار میکنند اما در ایران یعنی وطنشان امکان کار کردن ندارند. در حالی که بعضیها که واقعا صلاحیت ندارند اکنون دارند در دانشگاهها کار میکنند. ما باید این رویهها را تغییر دهیم. باید فضایی آرام ایجاد کنیم و از تمام استعدادها و امکاناتمان برای پیشرفت کشور استفاده کنیم. اینها همه پیشنهادهایی است که به برخی بزرگان هم دادم و همچنان امیدوارم که کسی بیاید و آنها را اجرایی کند.
دانشمند ایرانی دارای مدال درجه یک ریاضی از مرکز تحقیقات علمی فرانسه