ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

حضور مدیران زن کمکی به حال حقوق زنان

شهروندان – سهیلا جلودارزاده*:
وقتی به تاریخ صدساله ایران نگاه می‌کنیم به این حقیقت پی می‌بریم که زنان در جامعه ایرانی به عنوان جنس دوم پذیرفته می‌شدند. در نگرش متعصبانه مذهبی و فرهنگی جامعه ایرانی، زن‌ها تنها به خانه داری اشتغال داشتند و اگر به کار دیگری نیز مشغول بودند در چارچوب محیط خانه بود. مانند تولید صنایع دستی و خانگی یا نهایتا کشاورزی. اشتغال زنان از جنس خانه بود.

سهیلا جلودارزادهحتی در مساله مالکیت اموال نیز زنان تنها از اعیانی ارث می‌گرفتند که همان هم برابر با ارث مردان نبود. اما امروز بعد از گذشت صد سال سطح سواد و تحصیلات زنان تغییر شگرفی کرده است. زنان در برخی از رشته‌های تحصیلی از مردان پیشی گرفته‌اند و در بخش فرهنگی نیز تحول عمیقی ایجاد شده است. ب

خش قابل توجهی از مردان جامعه، زن را جنس برابر خود می‌دانند و حقوق یکسانی برایشان قایلند. زنان نیز در مشارکت‌های اجتماعی در این صد سال فعالیت بسزایی از خود نشان دادند. مانند نقش‌شان در نهضت تنباکو که البته لایه دوم شرکت‌کنندگان بودند اما همین قشر جنسیتی که به انقلاب اسلامی می‌رسد در سطح گسترده‌یی از خود فعالیت نشان می‌دهد. اگرچه نمی‌توان گفت که حقوق زنان به سطح مطلوبی رسیده اما حرکتی صعودی داشته که البته با اتفاقات بعد از سال ۸۴ با شیبی نزولی روبه‌رو شد.

در این دوران تعداد نمایندگان زن در مجلس به نصف تقلیل پیدا کرد ولو آنکه تابوی مشارکت مدیریت اجرایی زنان در سطوح بالایی شکسته شده بود و نخستین وزیر زن در دولت همین دوران برسرکار آمد. این امر یکی از دستاوردهای مهم زنان بود اما صرف وجود زنان در راس قدرت اگرچه شرط کافی احقاق حق زنان نیست اما شرط لازم است.

چون اگر همین سطح مشارکت را برای زنان قایل نباشیم نمی‌توانیم از پایمال شدن بیشتر حقوق‌شان جلوگیری کنیم و این رویه را تغییر دهیم که دیگر جامعه به زن به عنوان جنس دوم نگاه نکند. در جامعه ایرانی حرکتی برای احقاق حقوق زنان ایجاد شده است و لاجرم همان‌گونه که پیش‌روی هر حرکت اصلاحی، مانعی قرار دارد حرکت حق‌طلبانه زنان نیز با موانع و معضلات فرهنگی روبه‌رو است. بزرگ‌ترین مانع هم کسانی هستند که با رشد زنان احساس خطر می‌کنند و منافع‌شان را حذف شده می‌بینند. مثلا وقتی قرار است خانمی وارد عرصه سیاست شود، هستند مردانی که فکر می‌کنند جایشان تنگ می‌شود.

وقتی هم موضوع رقابت پیش می‌آید زنان کار سخت‌تری را پیش رو خواهند داشت. از این رو است که هنوز آن‌طور که باید و شاید دید اکثریت جامعه نسبت به زن دیدی مترقیانه و مساوات خواهانه نیست. اکنون اگرچه برای زنان سرپرست خانوار و زنان مطلقه قوانین خوب حمایتی تصویب شده اما این زنان به خاطر مسائل فرهنگی جامعه با مشکلاتی مواجه هستند و بسیاری از آنها تمایل ندارند که خود را بی‌شوهر در جامعه بشناسانند. چون در این‌صورت از آن احترامی که باید به آنها به عنوان یک زن گذاشته شود، کاسته می‌شود. اما حال اگر زنان به پست‌های بالای مدیریتی برسند و تعدادشان به عنوان وزیر و وکیل افزون شود وضع دیگر زنان جامعه نیز بهتر می‌شود.

لااقل اعتماد به نفس در سایر زنان نیز بالا می‌رود و آگاهی نیز بیشتر می‌شود. در ضمن حضور زنان در قدرت باعث می‌شود که در تصویب قوانین نگاهی زنانه نیز دخیل شود و مراحل اعمال قانون و سیاستگذاری نیز به سود زنان تغییر جهت دهد. در هرصورت حذف مدیران عالی‌رتبه زن اگر به ضرر جامعه زنان نباشد اما بودن‌شان مطمئنا به نفع جامعه زنان خواهد بود.

 *نماینده مجلس ششم

اعتماد

برچسب‌ها : ,