مدیریت زنان در دوران اصلاحات
شهروندان – فخرالسادات محتشمیپور*:
مشارکت اجتماعی زنان بهطور عام و مشارکت سیاسی ایشان بهطور خاص در مجموعه مطالعات و رویکردهای دولت اصلاحات مورد توجه ویژه قرار داشت.
این رویکرد از طریق مکانیسمهای نهادهایی، از جمله مرکز امور مشارکت زنان (دفتر ارتقایافته زنان نهاد ریاستجمهوری در دوره پیشین)، دفاتر امور بانوان دستگاههای اجرایی و کمیسیونهای امور بانوان استانها، عملیاتی میشد.
توجه به مسایل زنان در دو برنامه توسعه تدوینشده در دوره اصلاحات، راه را برای تدوین برنامههایی با رویکرد رفع نابرابریهای جنسیتی هموار ساخت که خوشبختانه این برنامهها توانست شاخصهای تعدیلشده توسعه انسانی برحسب جنسیت را در سطح مطلوبتری قرار دهد.
باید توجه داشت که تا پیش از اینکه عنصر زن با توجه به ویژگیهای جنسیتی وارد معادلات و شاخصهای توسعه شود، پیشبینی آنکه فواید توسعه به همه طبقات اجتماعی برسد مورد تردید جدی قرار داشت. زیرا ۷۰درصد فقیران جهان و ۲۳درصد بیسوادان جهان را زنان تشکیل میدهند. همچنین زنان تنها ۱۴درصد مدیریت اجرایی، ۱۰درصد کرسیهای پارلمان و ششدرصد اعضای کابینه را در اختیار داشتند.
بنابراین این پیام که توسعه انسانی باید توسعهای جنسیتی باشد تا نابرابریها و گستردهکردن دامنه انتخابها بهعنوان اصلیترین پیام، شنیده شود و همزمان موضوع توانمندسازی زنان در دستور کار دولتها قرارگرفت. در کشور ما نیز برنامههای توانمندسازی زنان که توسط متولیان امور زنان در دوره اصلاحات تدارک دیده شد، مورد استقبال گروههای هدف قرار گرفت و در این زمینه همزمان با طرح مطالبات فزاینده زنان در زمینه حضور موثر اجتماعی زنان، برنامههای آموزشی متنوعی اجرا شد که آموزش ۳۰۰مدیر توسط مرکز امور مشارکت زنان با همکاری سازمان مدیریت و برنامهریزی از جمله آنها بود.
آنچه مورد نقد جدی زنان یعنی یکی از گروههای اصلی رایدهنده به نامزد اصلاحطلبان در انتخابات دوم خرداد قرار گرفت، استفاده نکردن از زنان در پست وزارت بود؛ مسالهای که در آن زمان میتوانست مورد عنایت جدی قرار گیرد و مخالفتهای برخی سنتگرایان بهانه و دلیل موجهی برای بیتوجهی به این مطالبه نبود و تکدرخاطر پیشآمده بیشتر به این دلیل بود که آقای خاتمی برخلاف عدهای از مردان سیاست که اعتقادی به توان و قابلیت زنان برای انجام کارهای بزرگ و حضور در مدیریت کلان کشور نداشتند، به توانمندی زنان بر اساس تجارب مدیریتی خود و بهرهمندی از تجارب آنان اذعان کرد و شرایط فرهنگی و سیاسی را مانعی جدی برای اتخاذ تصمیم استراتژیک در این زمینه میدانست.
شرایطی که در دوره بعدی هم وجود داشت اما نتوانست بهعنوان مانع خود را نشان دهد منتخب مردم در دوره اصلاحات، استفاده از زنان در مدیریتهای میانی را وعده داد که با جدیت بعضی وزرا و با پیگیریهای نمایندگان زن مجلس ششم این وعده تا حدی محقق شد.
علاوه بر معاونت زنان در برخی وزارتخانهها، زنان مدیرکل، رییس اداره و در استانها معاون استاندار، مدیرکل، فرماندار و بخشدار شدند و پس از انتخابات شوراها که بهیکباره بیش از هزار زن را وارد مدیریت شهری و روستایی کرد، زنان در برخی شهرستانها ریاست شورا و نیز شهرداری را تجربه کردند.
آنچه مسلم است در دو دوره ریاستجمهوری آقای خاتمی زمینهسازی و بسترسازی لازم برای مدیریت زنان در سطح کلان و حضور آنان در شوراهای سیاستگذاری و تصمیمگیری انجام شد.
همچنین بالارفتن سطح آموزش و بهرهمندی فزاینده زنان از تحصیلات تکمیلی و دورههای تخصصی و فوقتخصصی در کنار کسب تجربه در حوزه دولتی، خصوصی، عمومی و سازمانهای غیردولتی هرگونه بهانه برای این حضور و قرارگرفتن در جایگاه مناسب و متناسب با توان، تجربه و تخصص را از میان برد و به همین دلیل پیشنهاد زنان برای وزارت خانههای بهداشت و آموزشوپرورش واکنش منفی برنیانگیخت هرچند تلقی عمومی این بود که این اقدام نمایشی و فرمایشی است اما عملکرد خوب و قابل قبول دکتر مرضیه وحیددستجردی فارغ از نقدهایی که به ایشان وارد شد، موید این امر است که فینفسه هیچ خط قرمز و به عبارتی سقف شیشهای برای ارتقای جایگاه زنان در ایران وجود ندارد و تنها سلایق و نگرشهای مدیران ارشد است که شرایط را مناسب یا نامناسب دیده و بر آن مبنا عمل میشود.
با این سابقهای که از مطالبات زنان و نیز آمادگی افکارعمومی برای پذیرش مدیریت زنان در سطوح عالی وجود دارد، البته موجب تاسف است که دولت تدبیر و امید باوجود وعدههای انتخاباتی ضرورت وزارت زنان را نادیده گرفت و همین بیعنایتی رییسجمهور موجب شد که وزرا نیز به ایشان تأسی و از این مسوولیت شانه خالی کنند و به این ترتیب بار دیگر رتبه ایران در زمینه مدیریت زنان پایین و پایینتر بیاید به طوری که امروز معاونت زنان ریاستجمهوری به گفته خانم مولاوردی برای تهیه گزارش برای سازمانهای بینالمللی از جمله اتحادیه بینالمجالس دچار مشکل شده است. بیتردید ارایه نمودارهای تطبیقی مشارکت سیاسی زنان و حضور در کرسیهای سیاسی بر اساس آمار موجود میتواند داوریهای ما را واقع بینانهتر کند.
*فعال حقوق زنان
شرق