ساختار شوراها دموکراتیک نیست
شهروندان:
داور شیخاوندی، جامعهشناس به ساختار فعلی شوراها انتقاد دارد. به نظر او این ساختار ویژگیهای یک نهاد دموکراتیک را ندارد و همین موضوع باعث شده اعضای شوراها عملا پاسخگوی مردم و انتخابکنندگان خود نباشند.
پیشنهاد شیخاوندی در این زمینه انتخاب اعضای شورای شهر از درون احزاب برای پاسخگویی بیشتر است.
- به نظر شما ساختار فعلی شورای شهر تا چه حد ویژگیهای یک نهاد دموکراتیک را دارد؟
باید به این نکته توجه داشته باشیم که شوراها در اصل نزدیکترین نهاد به مردم هستند. چون مردم در شهرها مستقیم نمایندگان خود ر ا انتخاب میکنند تا در مدیریت شهرها و تصمیمگیریها نقش داشته باشند. منتها بعضی شهرها بزرگتر از آن هستند که یک شورا به همه ابعاد مختلف شهر رسیدگی کند و به همین جهت شورای یاریها فعال شدند هر چند جایگاه واقعی خود را پیدا نکردند. اما مساله این است که در یک شهری مانند تهران که بین ۱۲-۱۰ میلیون جمعیت دارد، اگر یک شورا بخواهد به مسائل شهر ۱۲ میلیونی که به اندازه یک کشور جمعیت دارد، رسیدگی کند به مشکل خواهد خورد و حالت دموکراتیک بودن و انتخاب مردم تاثیر کمتری خواهد داشت.
به همین دلیل پیشنهاد شد هر منطقهیی شورا داشته باشد و شوراها مسوول وظایف هر منطقه باشند نه اینکه یک شورای مرکزی تصمیمگیرنده برای همه مناطق و همه شورایاریها در مورد شهر تهران باشد. سایر شهرها هم که بیش از یک میلیون جمعیت دارند همین وضعیت را دارند. از این رو به نظر من ساختار فعلی شوراها دارای اشکال سازمانی است.
- این اشکال سازمانی که شما اشاره میکنید چه تاثیری در عملکرد شورا دارد؟
ببینید اگر روند انتخاب دموکراتیک طی نشود، شوراها نمیتوانند پاسخگوی انتخابکنندگان خود باشند. در حال حاضر در شهرهای ۳-۲ میلیونی طرز شکلگیری شورا طوری است که اعضای شورا خود را مدیون انتخابکنندگان خود نمیدانند. بلکه بیشتر تابع قدرت خود سازمانهای دولتی از جمله شهرداری میشوند.
- راهکار شما در این زمینه چیست، این ساختار به چه شکل باید باشد؟
اگر روند روی کار آمدن افراد در شورای شهر حزبی بود، حزب پاسخگوی خود مردم میتوانست باشد؛ اما چون حزب نیست یا اگر باشد، صوری است، افراد به طور انفرادی روی کار میآیند، مردم هم به درستی نمیشناسند و رای میدهند. از این جهت انتخابشوندگان پاسخگوی مردم نیستند و تنها پاسخگوی مسوولان شهرداری هستند و سیاستهای خود را با خواستههای آنها منطبق میکنند. در این شرایط عملا مفاهمه و مصالحه بین کارکنان و مسوولان شهرداری ایجاد میشود تا مفاهمه و پاسخگویی بین اعضای شورا و رایدهندگان. این موارد بیشتر ناشی از نحوه عمل هیات شوراهاست.
اگر در ۲۰ منطقه ۲۰ شورا داشتیم و هر کس مسوول منطقه خودش باشد، پاسخگویی در۲۰ منطقه راحتتر بود تا شهری ۱۲ میلیونی که یک شورا دارد. در این شرایط مردم هم نمیتوانند از افراد و شوراها مسوولیت بخواهند در صورتی که اگر ۲۰ منطقه ۲۰ شورا داشت، انتخابشدگان و انتخابشوندگان دقیقا دادوستد داشتند. من در این زمینه پیشنهاد دادم شورای ۲۰گانه در مناظق تهران ایجاد شود و روسای شورای ۲۰ منطقه روسای شهر تهران را به وجود آورند تا شورای کلی به عمدهترین مسائل بپردازد. در این شرایط هم قدرت شورای شهر تهران و هم تعلق انتخابشدگان و انتخاب شوندگان و کارایی بیشتر میشود.
در هر صورت شوراها در شرایط فعلی این وضعیت را دارند. در این مدت یکسری تناقضات در داخل شورا بود که به کار شورا صدمه میزده است. تا به وفاق برسند. اگر احزاب بودند و نمایندگان احزاب بودند رایهای مختلف وجود داشت. اما در نبود احزاب انتخاب کردن نمایندگان برای شوراها تا حدی مشکل است چون کاندیداها در شهرها شناخت کمتری از مردم و مردم از آنها دارند. این موضوع نیز باز به دموکراتیک بودن وجود شوراها صدمه میزند. افرادی هم که گروهی وارد میشوند و گروهی خارج میشوند، مشخص نیست تا چه حد تبحر در گرفتن تصمیم برای شهرهای بزرگ دارند.
اهمیت شورا نه تنها به مسائل ساخت و ساز و خیابان و خانهها و فضاهای حاصل از پیشرفت شهرها باید رصد داشته باشد به مسائل دیگر هم باید توجه داشته باشد. در حال حاضر وضعیتی شده است که شهرها روستاخوار شدند و روستاخواری موجب شده روستاییان به جنوب شهر منتقل شوند و روستاهای سابق را مسائل مختلفی در بر گیرد. بخشی از آلودگی شهرهای بزرگ ناشی از وضعیتی است که در هر صورت شوراها در آن زمینه مسوولیت داشتند و اصولا شورا و شهرداریها باید پاسخگو باشند.
- مواردی پیش آمده که افراد از درون حزب آمدهاند اما در جریان کار شورا پاسخگوی خواستههای حزبی نبودند و حتی به مرامنامه حزبی خودشان هم پایبند نبودند. این به نظر شما آسیبزننده نیست؟
اینجا دیگر مسوولیت جمعی است. اگر حزبی میخواهد پاسخگو باشد افراد توانمند را کاندیدا میکند. در آن صورت پاسخگو هم خود حزب است اعضای شورا هم به حزب پاسخگو هستند. مردم هم پاسخها را از حزب میخواهند از افراد نمیخواهند. باید به این موضوع توجه داشت که دموکراسی از طریق احزاب به وجود آمده است نه از طریق محافل. کسانی که از دل محافل بیرون آمدهاند پاسخگوی محافل هستند. محفلها هم الزاما شناسایی نشدهاند و پاسخگوی مردم نیستند اما وقتی حزبی شعارها و چارچوب خاصی دارد و خاستگاه مردمی دارد باید پاسخگوی مردم باشد و گرنه مردم رویگردان میشوند.
در صورتی که اگر مردم محصول رای و اعتماد خود را نبینند و اعضای شورا پاسخگوی مردم نباشند، اعتماد کاهش پیدا میکند و مردم رویگردان میشوند. رابطه دولتها و سازمانهای ملی با مردم خدشهدار میشود و این نتایج خطرناکی برای توسعه شهر و پیشرفت شهرها دارد. اگر انتخابات حزبی نباشد کسی روی افراد کنترل ندارد و افراد به طور انفرادی مصالحه و معامله میکنند.
- به نظر شما انتخاب افراد از دو حزب مختلف منجر به نوعی ناهمگونی در روند شورا در تصمیمگیریهای مهم نمیشود؟
اصولا انتظار نمیرود وحدت کلام و وحدت عمل در شورا باشد بلکه وحدت اکثریت مهم است. در نتیجه در شورا انتظار وحدت کلام هم بعید است؛ چون به گروههای مختلفی تعلق دارند، مگر اینکه همه از یک کاسه برخاسته باشند. اکثریت باید عامل باشد و نظر او نافذ باشد اما چون ما بازی دموکراسی کمتر کردیم و منافع فردی و گروهی را به منافع جمعی ترجیح میدهیم. در نتیجه آنچنان که باید و شاید رعایت حقوق مردم و جمع را نمیکنیم .
مریم بابایی
اعتماد