ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

بایدها و نبایدهای ارتباط احزاب و دولت

شهروندان – محسن کوهکن:
گاهی یک دولت مصلحت خود را در این می بیند که ارتباطش با احزاب را قطع کند. این دولت تحت اغوای این شعار زیبا که من مستظهر به رأی مردم هستم خود را از ارتباط با احزاب بی نیاز می بیند.

طرحدر حالی که مستظهر به رأی مردم بودن با ارتباط داشتن با احزاب منافاتی ندارد، چرا که دولت می تواند هم به رأی مردم دلگرم باشد و هم ارتباطش با احزاب را به صورت منطقی حفظ کند.

دولت ها می توانند وقتی در تنگنا قرار گرفتند احزاب موافق، مخالف و منتقد را دعوت کرده و آن ها را در جریان امور قرار دهند.

احزاب هم که در راستای منافع مردم حرکت می کنند، وقتی ببینند دولت خواسته معقولی دارد با او همراهی می کنند.

به واقع بسیاری از انتقادات از دولت استدلال منطقی و منشأ واقعی ندارند و محصول دوری هاست.

البته نزدیک شدن هم به معنای طرفداری نیست.

بعضی احزاب می ترسند با نزدیک شدن به دولت به طرفداری متهم شوند در صورتی که انگاره درستی نیست.

ما در نظام جمهوری اسلامی بر اساس تکلیف، وظیفه و آنچه اعتقاداتمان به ما می گوید عمل می کنیم.

اعتقادات ما به ما می گوید هنگامی که دولتی بر محور قانون حرکت می کند باید قدردانی و شکر نعمت کرد و هر جا تشخیص داده شد حرکتی یا رفتاری خلاف قانون است با قول لین، ملایم، محترم و مؤدبانه اما قاطع و محکم گوشزد کرد.

به این ترتیب ارتباط دولت با احزاب بیشتر از آن که به نفع احزاب باشد به نفع دولت هاست.

در اینجا باید به دو نکته توجه داشت؛ اول این که احزاب طرفدار دولت یا اطرافیان رییس جمهوری اغلب با تعصب از دولت طرفداری می کنند، به این معنا که حاضر نیستند انتقاداتی که مطرح می شود را بپذیرند.

از سوی دیگر شیب انتقادات احزاب مخالف یا منتقد هم به خاطر این که دیالوگی با دولت ندارند، بسیار تند و تیز است.

لذا برای این که جایگاه احزاب در بین مردم، مردمی تر بشود، باید با دولت ارتباط داشته باشند. حیات احزاب به این است که انتقاد کنند؛ مسائل را بگویند؛ پیشنهاد بدهند و راه حل ارائه کنند. در چنین شرایطی هم دولت واقعیات و مشکلات خود را مطرح کرده و احزاب را با خود همراه می کند و هم اگر انتقادی از سوی احزاب مطرح شد و وارد بود به دنبال اصلاح امور می رود که هر دو این ها ارزشمند است.

ایران

برچسب‌ها : ,