احزاب قدرتمند، پیش زمینه دموکراسی
شهروندان – اشرف بروجردی:
بر اساس قانون اساسی در ساختار جمهوری اسلامی ایران، فعالیت احزاب به عنوان یک رکن دیده شده است. احزاب و تشکلها آزادند شکل بگیرند و اظهارنظر کنند و هم اینکه به روند شکلگیری و تداوم آزادیهای مورد نیاز جامعه یعنی آزادی اندیشه و بیان کمک کنند.
این احزاب میتوانند در ساختار قدرت جایگاهی پیدا کنند تا بتوانند بخشی از جامعه را در رسیدن به مناصب قدرتی و تصمیمگیری نمایندگی کنند. اما چون حزب تجربه جدیدی برای جامعه ما محسوب میشود، از سنوات گذشته تاکنون شاهد شکلگیری این ویژگیها نبودهایم. لذا امروز احتیاج است که حتما این جایگاه به خوبی ترسیم و تبیین شود و احزاب بتوانند در تصمیمگیریهای کلان کشور و بهویژه در قدرت حضور داشته باشند.
دغدغه احزاب از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی وجود داشته، یعنی حزب جمهوری اسلامی و حتی بعد از آن حزب مجاهدین انقلاب اسلامی که روشنفکران مسلمان جامعه را در رقابت کار حزبی و تشکیلاتی نمایندگی میکردند تا به امروز، همیشه این بوده که دولت حمایتکننده باشد ولی در عین حال خودشان بخشی از ساختار نظام نباشند.
این نکتهیی است که درباره شکلگیری حزب در جامعه ما وجود داشته است. در حالی که در ساختار دموکراسی در دنیا احزاب بخشی از حاکمیتاند و در حاکمیت حضور دارند ولی در جامعه ما احزاب بخشی از حاکمیت نیستند. شاید یکی از نکات مهمی که مدنظر است این باشد که حتی احزابی که بهطور غیرمستقیم هم در حاکمیت حضور دارند به نام حزب حضور ندارند. بهطور مثال در یک مقطعی اگر ما حزب جمهوری اسلامی داشتیم که افرادش در قدرت حضور داشتند، به نام حزب نبود یا از حزب موتلفه گروهها و افرادی که در ساختار قدرت بودند و به نحوی منتسب به این حزب میشدند هم هرگز به نام حزب در قدرت حضور نداشتند.
این برای کلیت دموکراسی یک نقص محسوب میشود. این روند تا امروز به جایی رسیده است که فقط یک تفکر پذیرفته شده لحاظ میشود. سوالی که در اینجا پیش میآید این است که آیا وابستگی نداشتن به گروه و حزب خاصی امر خوبی است؟ دموکراسی میگوید خیر. احزاب در دنیای امروز بخشی از حاکمیت هستند ولی در ایران اینگونه نیست و رویکرد دولت آقای روحانی نیز همین راه را ترویج میکند. یعنی با طرح موضوع اعتدال و عدم تبیین بحث اعتدال در جامعه این طور تلقی میشود که افرادی که در کابینه و دولت حضور دارند و در مراکز تصمیمگیری هستند افتخارشان این است که وابستگی حزبی ندارند.
آیا این میتواند نکته مثبتی باشد؟ قطعا در ساختار کلی دموکراسی نکته مثبتی نیست. اگر بخواهیم واقعا ببینیم که چه کسانی میتوانند جمع بیشتری را نمایندگی کنند و حرف آخر را در مراکز تصمیمگیری بزنند، لازمهاش این است که حزب قدرتمندی داشته باشیم. تا زمانی که حزب قدرتمند نداریم و احزاب متعدد و کوچک هستند، نمیتوانند پاسخگوی دیدگاههای مختلف آحاد جامعه بوده و در مراکز تصمیمگیری حضور پررنگی داشته باشند. دولت دکتر روحانی امروز افتخارش این است که به هیچ حزبی وابسته نیست. اما خوب است که آقای روحانی زمینهساز و فراهمکننده بستری باشد تا احزاب قدرتمند بتوانند شکل بگیرند و با انتصاب افراد از احزاب قدرتمند، احزاب میزان نفوذشان در عرصه تصمیمگیری را بیشتر کنند که این موضوع یقینا باعث اقتدار قوه مجریه میشود.
انتظار میرود این بستر فراهم شود و افراد سیاسی و دلسوز جامعه به سمتی حرکت کنند که کار تشکیلاتی وسیعتری را معنا دهند و بتوانند احزابی قدرتمند را به وجود بیاورند. همراهی دولت از این زاویه مهم است که میتواند در جهت ایجاد بستر مناسب برای تقویت احزاب گام بردارد تا احزاب بتوانند در جایگاه قدرت، نفوذ پیدا کنند. این نخستین گام است. الان زود است که قضاوت کنیم که کار دولت خوب است یا خیر.
ما یک بحث قانون احزاب داریم. دولت اگر میخواهد به احزاب کمک کند باید به قانون احزاب دست نزند و بگذارد همان قانون ادامه یابد و سعی نکند آن قانون را تغییر دهد. چون تغییر آن قانون، به معنای وارد شدن به پروسهیی و قرار گرفتن در مسیری است که باعث از دست دادن زمان میشود و در این شرایط یقینا حزب قدرتمندی هم شکل نمیگیرد. بحث دیگر رویکرد دولت به احزاب است؛ اینکه ما هنوز شاهد هیچ اقدامی از سوی دولت نسبت به احزاب نبودهایم. لذا دعوت از احزاب میتواند به عنوان گام نخست تلقی شود تا خودشان بتوانند به یک جمعبندی برسند.
مضافا بر اینکه قبلا در نشستی که وزارت کشور با تشکلهای غیردولتی برگزار کرد شاهد بودیم که برخی از گروههایی که به عنوان تشکل دعوت شده بودند تشکلهای حزبی و سیاسی بودند، مثل انجمنهای دوستی که مجوز خود را از کمیسیون ماده ۱۰ احزاب گرفتهاند در حالی که نباید در تشکلهای غیردولتی و جامعه مدنی شرکت کنند و باید در قالب احزاب شرکت کنند. بنابراین اگر دولت میخواهد به احزاب کمک کند اولا باید قانون قبلی را محترم بداند و با پیگیریهای لازم همان را عملیاتی کند. دوما دولت باید تسهیلگری کند یعنی راه را به شکلی هموار سازد تا احزاب موجود بتوانند خود را بازسازی کنند و در این مسیر به بعضی از احزاب که بدون حکم قضایی تعطیل شدهاند اجازه فعالیت داده شود تا آنها هم جایگاه واقعی خود را پیدا کنند.
اعتماد