با این همه حزب شهروندان گیج میشوند
شهروندان:
محمدرضا راهچمنی را به حزب همبستگی میشناسند و شاید حزب را به خاطر دورهیی که روزنامهشان رونق خوبی در زمان اصلاحات داشت به یاد بیاورند. او چهار دوره نمایندگی مجلس و ریاست سازمان بهزیستی در دوران اصلاحات را به عهده داشته و از این رهگذر تجربیات خوبی دارد.
البته حالا دیگر حزب همبستگی که روزی با محوریت او و چند چهره اصلاحطلب تاسیس شد روزگار خوشی ندارد. راهچمنی هم راه خود را از آنها جدا کرده و چند سالی است که با انشعاب از همبستگی حزب وحدت و همکاری ملی را راهاندازی کرده است. میگوید که واژه اصلاحات را اولین بار او به کار برده و بعدها اصلاحطلبان آن را به کار گرفتهاند.
بهترین حالت تحزب هم از دید او راهاندازی حزب توسط سیدمحمد خاتمی، ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی است. با اینکه حزبش عضو هیچ کدام از ائتلافهای اصلاحطلبان نیست اما خود را اصلاحطلب میداند و عضویت در شورای هماهنگی اصلاحات را منوط به تصویب شورای مرکزی عنوان میکند.
- احزاب و گروههای اصلاحطلب بعد از انتخابات چگونه فعالیت خود را پی میگیرند؟
اصلاحطلبان باید از فضایی که بعد از انتخابات در جامعه به وجود آمده نهایت استفاده را ببرند و آن را به مثابه یک فرصت برای انسجام بخشی بین نیروهای اصلاحطلب تلقی کنند. باید اختلافاتی که طبیعی هم هست را مدیریت کنند و راه اتحاد در پیش بگیرند. امروز فضای مناسبی در کشور برای رشد جریانات سیاسی به وجود آمده و باید از آن استفاده کرد. باید یک چشمانداز روشنی برای فعالیتها و آینده کشور داشته باشیم و مقطعی فکر نکنیم.
- الان این اتفاق در حال رخ دادن است؟
صحبتهای مختلفی از طیفهای اصلاحطلب مطرح میشود اما هنوز آن اتحادی که گفتم شکل نگرفته است. اگر ما بخواهیم در دراز مدت حضور فعالی در اداره امور کشور داشته باشیم باید اختلافات جزیی را کنار بگذاریم. ما الان حدود ۳۵ تا ۴۰ حزب و گروه سیاسی اصلاحطلب با پروانه رسمی از وزارت کشور داریم. تعدادی در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، برخی در قالب جبهه اصلاحطلبان و تعدادی هم هستند که عضو هیچکدام از این دو جبهه نیستند که نیروهای شناختهشدهیی هم هستند و نمیتوان گفت آنها اصلاحطلب نیستند. دبیران کل این ۴۰ حزب باید نشستهای مستمری با هم داشته باشند و از شخصیتهای اصلاحطلب هم که ممکن است عضو این احزاب نباشند اما تاثیرگذارند، دعوت کنند تا در جلسات شرکت کنند. اگر امکانش هست این چهرهها جلساتی بگذارند و همه این دبیران کل را دعوت کنند تا انسجام و اتحاد لازم شکل گیرد.
- مجموع وزن سیاسی این ۴۰ حزبی که گفتید چقدر است؟ میتوانید تمام این ۴۰ حزب را حتی نام ببرید؟
یکی از اشکالاتی که مطرح میشود، این است که در بحث احزاب ما ۲۳۰ حزب داریم. مردم گیج میشوند با این تعدد احزاب. اینها مجبورند که به این صورت ائتلاف کنند.
- اصلا چرا باید ۲۳۰ حزب داشته باشیم که حالا برای گیج نشدن مردم ائتلاف کنند؟
قانون اساسی این اختیار را نمیدهد که کسی بخواهد تعداد حزبها را محدود کند.
- واقعا در کشور ما ۲۳۰ حزب کارکرد دارد؟
بر اساس قانون اساسی و قانون عادی احزاب نمیتوان کسی را اجبار کرد که حزب تاسیس نکند. بالاخره بحث انشعابها هست و نمیتوان افراد را محدود کرد.
- اما میتوان یک مکانیزمی تعریف کرد که احزاب شب انتخاباتی نداشته باشیم.
آن هم نمیشود. احزاب به نسبت تاثیرگذاریشان در جامعه میتوانند موضعگیری کنند و کاندیدا در انتخابات داشته باشند. راه اصولیاش این است که شخصیتهای سیاسی هر دو جریان اصلی کشور به جای عملکرد فردی در انتخابات حزب راهاندازی کنند.
- مشارکت و مجاهدین را که داشتیم.
در آنجا هم شخصیتها نبودند.
- منظورتان از شخصیتها مشخصا آقای خاتمی و ناطق نوری است؟
آقای خاتمی، کروبی و …
آقای کروبی که از سابقون تحزب در ایران است.
- بالاخره آن زمان عضو حزب نبودند.
نام آقای کروبی با فعالیت حزبی گره خورده است.
ایشان از معدود افرادی بود که حزب اعتماد ملی را راه انداخت. الان در اصولگرایان مثلا آقای ناطق نوری میتواند با همکاری آقای هاشمی یک حزب راه بیندازند که احزاب کوچک بهتدریج جذب آن شوند. در اصلاحطلبان هم بخشی از مجمع روحانیون، کارگزاران، اعتماد ملی و… بیایند یک مجموعه حزبی تشکیل دهند که احزاب کوچک جذب شوند. کشور سه چهارتا حزب قوی باید داشته باشد. تا زمانی که این اتفاق نیفتد چارهیی نیست که این احزاب کوچک جبههیی و ائتلافی عمل نکنند. در نهایت این جبهه میتواند همان نقش حزب واقعی فراگیر را داشته باشد.
- حزب داشتن درآمدی دارد که این همه حزب چند نفره در کشور داریم؟
در دولت آقای خاتمی دو سه سال به احزاب یارانه دادند، دولت احمدینژاد این یارانه را قطع کرد و در دولت آقای روحانی هم هنوز ریالی به احزاب داده نشده است.
راهاندازی حزب چه مزیتی دارد؟ اینکه ۱۵ نفر از رفقا جمع شویم و مدارک را تحویل بدهیم به همین راحتی حزب تشکیل میشود.
عدهیی از افراد دوست دارند نظراتشان را به نوعی در جامعه مطرح کنند.
- الان از این ۲۳۰ حزبی که داریم چند نفر نظراتشان را به جامعه منتقل میکنند؟
خب این نقطه ضعف خودشان است.
- حزب داشتن یک نوع پرستیژ و شخصیت اجتماعی برای افراد دارد؟
نه. واقعا اینطور نیست. طرف یک فکری دارد و نظرش را فردی نمیتواند مطرح کند. وقتی به عنوان یک حزب مطرح میکند یعنی یک جمعی پشت سر او هست. لذا با این دیدگاه معمولا احساس مسوولیت میکنند و حزب تشکیل میدهند.
- شما میتوانید برآوردی داشته باشید که این ۲۳۰ حزب روی هم چند عضو رسمی دارند؟
نمیدانم. موضوع فقط فرم عضویت پر کردن نیست. باید در کمیتهها و شعب حزب فعالیت داشت. اما آنچه از جامعه میتوان دریافت شاید حدود ۴۰ تا ۵۰ حزب در سلایق مختلف هستند که فعالند. بقیه فعال نیستند.
- یعنی ۱۶۰ تا ۱۷۰ حزب ما عملا در تعطیلات به سر میبرند؟
به هر حال فعال نیستند. فرهنگ تحزب باید در جامعه راه بیفتد و دیگر اینکه افراد بگویند من وابستگی به هیچ حزبی ندارم نباید ارزش باشد. وقتی این تفکر جا بیفتد کسی هم رغبت به عضویت ندارد و احزاب تقویت نمیشوند. تعداد کمی از این احزاب نشریه دارند. آیا صدا و سیما حاضر است در مناظرهها و برنامههایش دبیر کل احزاب را به برنامه بیاورد؟ وقتی رسانهها سراغ احزاب نمیروند آنها گناهی ندارند. برخی از این افراد حرف برای گفتن دارند اما کسی سراغشان نمیرود و چون شناختهشده نیستند شما خبرنگاران هم به سراغشان نمیروید. رسانهها به جای اینکه سراغ افراد سیاسی غیرحزبی بروند باید سراغ اینها بروند.
- آنهایی که شما میگویید، حزب داشتهاند اما حزبشان پلمب شده است.
اینها یک تعداد محدود هستند. باید احزاب را تقویت کرد و دیدگاه حمایت کننده در کشور به وجود بیاید.
- خود شما چطور شد که از حزب همبستگی انشعاب زدید؟
البته من هنوز از عضویت در حزب انصراف ندادهام چون جزو موسسین بودم اما دبیر کل نیستم. یک زمانی آدم انتظاری دارد و میخواهد مطابق انتظارش فعالیتش را ادامه دهد. بر این اساس با تعدادی از دوستان همبستگی و تعدادی دیگر حدودا پنج تا شش سال است که حزب وحدت و همکاری ملی را راهاندازی کردهایم. الان هم طبیعتا با دوستان ارتباط داریم.
- یعنی شما عضو هیات موسس دو حزب هستید؟
بله. ولی دیگر در جلسات شرکت نمیکنم چون عضو شورای مرکزی نیستم.
- روزنامه همبستگی چطور؟
آن موقت است. چون در حزب اختلافاتی وجود داشت من به عنوان رییس شورای عالی حزب بودم موقتا سرپرستی روزنامه را به عهده گرفتم.
- الان روزنامه همبستگی منتشر میشود؟
بله. اما به صاحب امتیازی حزب همبستگی. نقش من مدیرمسوولی است.
- یعنی شما دبیر کل یک حزب هستید و سرپرستی ارگان رسانهیی یک حزب دیگر را هم به عهده دارید؟
بالاخره من هنوز عضو همبستگی هستم.
- شما به عنوان یک فعال حزبی بگویید آیا این درست است که یک نفر دبیر کل یک حزب باشد و مدیرمسوول تریبون یک حزب دیگر هم باشد؟
این مورد خاص است. اما اگر به طور کلی بخواهم بگویم باید بگویم نه. الان در طرح جدید فعالیت احزاب که هنوز تصویب نشده افراد نمیتوانند عضو موثر بیش از یک حزب باشند. موثر بودن هم مصادیق خودش را دارد. البته در قانون قبلی منع نشده بود. در اساسنامه همبستگی و وحدت و همکاری ملی هم چنین ممنوعیتی نیست. همین الان بسیاری از احزاب هستند که اعضای شورای مرکزیشان عضو دو یا سه حزب هستند.
- حزب شما الان عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است؟
خیر. ما و اعتماد ملی عضو هیچ کدام از این جبههها نیستیم.
- پیغام دادهاند که با شورا هماهنگی انجام شود.
بله. البته دوستان از ما خواستهاند که تقاضا بدهیم تا عضو شورای هماهنگی شویم. دوستان دیگر هم خواستهاند اما هنوز شورای مرکزی حزب ما این را تصویب نکرده است.
- شما که خودتان طرفدار این موضوع بودید.
فعلا عضو نیستیم و ممکن است در آینده شورای مرکزی ما موافقت کند که عضو یکی از این مجموعهها شویم.
- یک جبهه مردمی اصلاحطلبان هم داریم. آنها کیستند؟ چون به خودشان اصلاحطلب میگویند.
من ترجیح میدهم وارد مصادیق نشوم. به هر حال نمیشود اصلاحطلبی را محدود به عدهیی خاص کرد.
- هرکس از در به داخل آمد و گفت من اصلاحطلبم باید به او بگوییم بفرمایید داخل؟
به هر حال سوابق افراد مهم است و باید بررسی شود که آیا واقعا نیروهایی بودهاند که در احزاب اصلاحطلب عضویت داشتهاند یا نه.
- خودتان که اصلاحطلبید؟
ما میگوییم اصلاحطلبیم البته با مشیمعتدل. همان سالی که فعالیت حزبی بعد از دوم خرداد شروع شد ما همیشه دوم خردادی بودهایم. اصلا مبتکر کلمه اصلاحات من بودم.
- چگونه؟
سال ۷۸ ما عضو شورای عالی حزب همبستگی بودیم. من دبیر کل بودم و مرحوم شهید قندهاری هم رییس شورای عالی حزب بودند. جلسهیی داشتیم با شورای مرکزی. در راه با مرحوم قندهاری بحث انتخابات مجلس ششم را داشتیم. ایشان از من پرسید چه کارهایی در حال انجام است من هم برایشان توضیح دادم. بعد گفتند برای شعار چه کنیم؟ من گفتم به ذهنم رسیده از شعار «اصلاحات، آزادی و حقوق هر ایرانی» استفاده کنیم.
گفت این دوتای اول خیلی خوب است و روی سومی باید بحث کنیم. اگر به آرشیو روزنامههای آن زمان برگردیم میبینیم که تمام بیلبوردهای ما با این شعار در معرض دید قرار گرفت. شعار اصلاحات اولین بار توسط ما مطرح شد. بعد از شکلگیری مجلس ششم دیدند شعار خوبی است و ادامه دادند و گفتند منشور تهیه کنیم. شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم آن زمان شورای هماهنگی جبهه دوم خرداد بود. حدود سالهای ۸۳، ۸۴ بود که دوم خرداد به اصلاحات تغییر کرد. حالا افراد باید قضاوت کنند که ما اصلاحطلب هستیم یا نه. ما از همان ابتدا مشیمان معتدل بود. اصلاحات را در چارچوب نظام و قانون اساسی تعریف میکنیم و به دنبال دفاع از حقوق مردم در این چارچوب هستیم .
- الان این حزب وحدت و همکاری ملی شما چند عضو دارد؟
استانهای ما فرمها را پر کردهاند ولی آمار دقیق ندارم اما تعداد قابل توجهی هستیم. در کنگره سال ۹۱، ۳۵۰ نفر در کنگره شرکت کردند.
- در تمام استانها دفتر دارید؟
نه.
- در چند استان دفتر دارید؟
حدود ۵۰ درصد استانهای کشور.
- برای مجلس خودتان ثبتنام میکنید؟
با توجه به تجربه چهار دوره عضویت در مجلس دوستان و گروههای سیاسی پیشنهاد دادهاند اما هنوز وقت هست.
- از تهران کاندیدا میشوید؟
اگر کاندیدا بشوم بله.
- تمایلتان این است که مستقل از شورای هماهنگی وارد شوید؟
ما آمادگی داریم که با شورای هماهنگی همکاری کنیم. با جبهه اصلاحطلبان هم همین طور. این را باید شورای مرکزی حزب تصمیم بگیرد.
- کنگره حزبتان کی برگزار میشود؟
بنا داریم که در نیمه دوم سال برگزار کنیم.
- امسال برگزار میشود؟
اگر نظر شورای مرکزی تغییر نکند، تصمیم داریم امسال کنگره را برگزار کنیم.
- کلا شورای مرکزی شما دیر تصمیم میگیرد یا جلسهیی تشکیل نمیشود؟
ما هر ماه جلسه شورای مرکزی داریم.
اعتماد