فعالیت عادی «خانه احزاب»، حل بخشی از مشکل
شهروندان- محمدجواد حقشناس*:
اینروزها مباحث مختلفی پیرامون خانه احزاب و برگزاری مجمع عمومی مطرح است. یکی از این مباحث، وضعیت اساسنامه خانه احزاب است که اتفاق نظر وجود دارد باید بهصورتی تدوین شود که خارج از بحثها و رقابتهای حزبی و سیاسی باشد. بههرحال فعالان حزبی در تعامل با وزارت کشور در تلاش هستند تا در کوتاهترین مدت زمینه عادیشدن فعالیتهای خانه احزاب فراهم شود.
بر این اساس با توجه به رویکردی که وزارت کشور داشته و دارد و نشستی هم که با وزیر کشور برگزار شد به نظر میرسد وزارت کشور و دولت در رابطه با فعالیت دوباره خانه احزاب نهتنها مشکلی ندارند بلکه قصد همراهی دارند که امیدواری زیادی به این مساله ایجاد شده است.
به نظر میرسد بسیاری از احزاب فعال در خانه احزاب، امروز بیش از گذشته به اهمیت عادیشدن فعالیتهای آن- که همچنان در حال انجام است- پی بردهاند و در حال حاضر احزاب در مرحله ایجاد توافق میان خود هستند تا با نگارش و تعیین سازوکار اساسنامه جدید، به یک توافق جامعالاطراف دست یابند. مشخص است که این اساسنامه باید سمتوسویی به خود بگیرد که خارج از بحثها و رقابتهای حزبی و سیاسی باشد و با هدف افزایش همکاریها حول مشترکات حزبی و تعامل و همراهی تدوین شود. به هر صورت نوشتن اساسنامه با این روندی که پیش میرود مقداری زمانبر خواهد بود که امیدواریم ظرف یکی، دو ماه آینده این روند به نتیجه مطلوب برسد.
نگارنده امیدوار است که این امر، گام نخست برای بررسی نقاط ضعف کار حزبی در کشور باشد. چراکه با وجود اینکه ایران امروز در دنیا از رکوردداران تعدد احزاب است- با حدود ۲۵۰ تشکل ثبتشده- اما در نگاهی واقعبینانه، تعداد احزاب واقعی کشور به تعداد انگشتان یکدست هم نمیرسد.
اگرچه در دولت گذشته فضای فعالیت حزبی محدودتر هم شده بود اما وعده وزیر کشور برای نشست با احزاب، دبیران کل و نمایندگان تشکلهای سیاسی و تحقق آن در دیماه سالجاری، امیدواری برای رونقیافتن تحزب را افزایش داد.
همچنین اشاره شد که برنامهریزی این وزارتخانه برای دیدار با نمایندگان احزاب با رییسجمهور، در حال انجام است و بهزودی صورت خواهد گرفت. پس از آن جلسه که مباحث قابلتاملی در آن مطرح شد، موضوع عادیشدن فعالیت احزاب نیز مطرح شد که به خودیخود اگرچه اقدام مناسب و قابل تقدیری است اما این اقدام بهتنهایی برای حل مشکلات فضای حزبی کشور بههیچوجه پاسخگو نیست.
همه میدانیم وضعیت احزاب در کشور ما با شاخصهای استانداردی که برای احزاب پیشبینی شده است و در قیاس با کشورهای همتراز از وضعیت خوبی برخوردار نیست. بههرحال زمانی که قانون اساسی شکل میگیرد در بحث حقوق ملت جایگاه وسیعی برای احزاب تعریف میشود اما روشن است که نگرشهایی از جانب برخی دولتمردان به این مقوله پیش آمد و نبود یک فرهنگ مناسب اجتماعی و سیاسی در جامعه، ما را از رسیدن به یک نظام حزبی قوی و کارآمد محروم کرد.
در دولت اصلاحات با تلاش رییسجمهور و اصلاحطلبان، جان دوبارهای به کار حزبی داده شد اما مشکلات پدیدآمده در آن مقطع و بیمیلی دولتهای نهم و دهم به این حوزه، سبب ایجاد رکود دوباره در آن شد. حال امیدواریم در دولت آقای روحانی این فضا فراهم شود که موقعیت مناسبی برای کارآمدشدن احزاب و تاثیرگذاری بیش از پیش پیگیری امور سیاسی کشور در چارچوب احزاب به نقطه موردنظر نزدیک شود. بر همین اساس است که اعتقاد دارم نباید تمام نقطهعطف و توجه ما درخصوص مسایل و مشکلات موجود احزاب به خانه احزاب ختم شود یعنی نباید این تصور را داشته باشیم که اگر خانه احزاب راه افتاد مسایل احزاب حلوفصل میشود.
در نگاهی واقعگرایانه، راهاندازی خانه احزاب تاثیری در حدود ۱۰ تا ۱۵درصد در بهترشدن فضای احزاب در کشور دارد اما باید بدانیم مشکلات احزاب ریشه در مسایل دیگری دارد که البته یکی از محلهای مناسب برای بحث و تبادلنظر پیرامون آن، خانه احزاب است که اکثریت قریببهاتفاق جریانات باسابقه کشور از گرایشهای مختلف در آن حضور دارند. قانون احزاب، هماهنگشدن قانون انتخابات و احزاب و تغییر برخی رویکردها به مقوله احزاب باید تغییر کند.
بهطور عملی و واقعی باید به سمتی حرکت کنیم که احزاب درگیر ساختار قدرت باشند و فاصله بگیریم از اینکه احزاب را در یک فصل مشخص و هر چهارسال یکبار به سراغ آنها برویم و از اساس این مساله نیازمند یک بستر برای رشد و نمو جامعه است. تعریف حزب و تشکیلات واقعی این است که حزب به میزان حداقلی بتواند محلی برای فعالیت احزاب در حوزههایی مثل آموزش و کادرسازی و برنامه برای اداره کشور و فراگیربودن را داشته باشد.
بر این اساس باید بهتدریج، تفکر حزبی و اهمیت آن در توسعه کشور به رسمیت شناخته شود و همه احزاب چه در خانه احزاب و چه در هر فرصت دیگری برای ایجاد چنین تفکری تلاش کنند.
*عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی
شرق