ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

تنها حُسنِ ادامه‌ وضع فعلی

شهروندان:
فرض کنیم بسیاری از تصمیم‌گیران فعلی ۲ یا ۳ دهه بعد هم زنده باشند که انشاءالله زنده‌اند، در این صورت در برابر تصمیماتی که امروز گرفته‌اند یا می‌گیرند، چه پاسخی به پرسش‌های احتمالی نوه‌ها و نواده‌هایشان در باره چرایی اتخاذ این تصمیمات خواهند داد؟ انتظار دارند که واکنش آنان در برابر این پاسخ‌ها چگونه باشد؟

محیط زیستآیا جز عصبانیت و نیز تعجب و در محترمانه‌ترین حالت همراه با دلسوزی نسبت به پدربزرگشان عکس‌العمل دیگری هم می‌توانند نشان دهند؟ امروز به‌دلیل قرار داشتن در موضع قدرت و پاسخگو نبودن، می‌توان به‌راحتی از زیر بار نگاه‌های تعجب‌آمیز دیگران فرار کرد و حتی نگاه حق به جانب و عاقل اندر سفیه به پرسش‌های دیگران داشت، ولی فردا که خارج از دایره قدرت قرار بگیرند و چاره‌ای جز پاسخگویی مبتنی بر منطق نداشته باشند، چگونه می‌توانند از سیاست‌های کنونی خود دفاع یا آنها را توجیه کنند؟

هر روز آمار جدیدی از وضع جامعه‌ ما درحال انتشار است، آماری که نه‌تنها نشان‌ از پیشرفت نمی‌دهد که در برخی حوزه‌ها پسرفت را فریاد می‌زند. اجازه دهید به موضوع تکراری انرژی بپردازیم. آخرین آماری که درباره‌ کیفیت زندگی در تهران منتشر شده، آن را در کنار کاراکاس، پایتخت ونزوئلا و در دو رده‌ آخر کیفیت زندگی در میان حدود یکصد شهر جهان معرفی کرده است.

حتماً دلیلی دارد که تهران و کاراکاس در آخرین رتبه‌ها قرار می‌گیرند. شاید قیمت نازل انرژی و نفتی بودن اقتصاد دو کشور برای فهم این همگرایی کافی باشد. ایران حدود ۲‌درصد گازهای گلخانه‌ای جهان را تولید می‌کند، درحالی‌که اقتصاد ایران کمتر از یک‌درصد اقتصاد جهان؛ و جمعیت آن نیز حدود یک‌درصد جمعیت جهان است. این نشان می‌دهد که ما نه‌تنها بیش از دیگران نقش تخریبی در محیط‌زیست جهان را داریم، بلکه انرژی و سوخت را بیهوده هدر می‌دهیم.

به عبارت دیگر کار ما اتلاف منابع انرژی است و عجیب این‌که پس از چین بیشترین سرعت را در افزایش این اتلاف در دهه‌ گذشته داشته‌ایم! البته وضع چینی‌ها تا حد زیادی قابل فهم و حتی تقدیر است، زیرا آنها برای ۲ دهه رشد اقتصادی بالای ۱۰درصد و دو رقمی داشته‌اند و به‌دلیل افزایش سریع توان اقتصادی چین، تولید گازهای گلخانه‌ای آنها هم رشد زیادی داشته است. ولی در مورد ایران چه می‌توان گفت؟ ما به قول مسئولان محیط‌زیست کشور، هفتمین کشور در تولید گازهای گلخانه‌ای هستیم، ولی اقتصاد ما در بهترین حالت در رتبه‌ی ۲۰ دنیا قرار دارد!

با این نحو سیاست مصرفی سوخت غیرطبیعی نیست که تهران و سایر شهرهای بزرگ ایران از لحاظ آلودگی هوا و کیفیت زندگی بسیار پایین باشد و جالب این‌که اگر هزینه‌های پرداختی بابت استنشاق این هوای آلوده را محاسبه کنیم، بسیار بیشتر از ارقامی می‌شود که درحال حاضر برای صرفه‌جویی و پرهیز از پرداخت آنها، سیاست جاری را ادامه می‌دهیم. سیاست انرژی ایران به‌عنوان نمونه‌ای روشن برای سنجش سیاست‌های دولت تدبیر و امید است.

آیا دولت کنونی می‌خواهد در مسیر گذشته حرکت کند و برای سال‌های‌سال قیمت حامل‌های انرژی را در وضع غیرمنطقی نگه دارد و همچنان هوای شهرهای کشور را آلوده‌تر کند و محیط‌زیست جهانی را بیشتر در معرض خطر قرار دهد و مصرف انرژی را بیش از توان تولیدی کشور کند؟ چنین مباد؛ که اگر این وضع ادامه یابد نه‌تنها در آینده با وضع بدتر هوا و ترافیک مواجه می‌شویم، بلکه دیر یا زود با قطع برق و کمبود سایر انرژی‌ها هم مواجه خواهیم شد. درمان این درد در آن روز سخت‌تر از امروز است.

فراموش نکنیم اگر وضع آلودگی هوا و سایر متغیرها همچنان که در ۸‌سال گذشته بود، ادامه یابد، تنها یک منفعت خواهد داشت و آن این‌که عمر شهروندان ازجمله تصمیم‌گیران آن‌قدر طولانی نمی‌شود که نیازمند پاسخگویی شرمگینانه به نوه‌هایشان باشند.

شهروند