ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت

آلودگی هوای پایتخت و تخریب محیط زیست

شهروندان:
آلودگی هوای پایتخت موضوعی کهنه و قدیمی است و مطالب فراوانی در این خصوص به رشته تحریر درامده است، اما آلایندگی‌های اخیر و انتقادات فراوان توسط صاحب نظران حتی هنرمندان بهانه پرداختن به این موضوع از نگاهی دیگر است.

آلودگی هوا

هیچ تخریب زیست محیطی فقط یک علت ندارد و یک شبه هم درمان نمی‌شود. برای درمان یک تخریب کوچک زیست محیطی در بهترین و آرمانی ترین شرایط حداقل باید دو برابر مدت زمان ایجاد تخریب وقت گذاشت.آنچه امروزه در دنیا در خصوص آلودگی می‌گذرد این است که این پدیده به فراخور توسعه در اکثر کشورهای جهان اتفاق افتاده و کشورهای زیادی هم در کنترل نسبی این پدیده موفق بوده اند..کیفیت بد هوا جدا از اثرات زیست محیطی،اثرات سوء اقتصادی زیادی دارد. طبق تخمین بانک جهانی در نتیجه آلودگی هوا و آب بیش از ۴ درصد تولید ناخالص داخلی هر کشور برای تامین سلامت از دست رفته هزینه می‌گردد. برای اینکه بدانیم اقتصاد مهم تر است یا محیط زیست سعی کنیم نفس خود را نگه داریم در حالی که پولهای خود را می‌شماریم آیا می‌شود؟

با نگاهی به معضلات زیست محیطی می‌بینیم سالها طول کشید تا این معضلات بوجود آمد.پس برای بهبود و رفع معضل باید برنامه ریزی دقیق،مستمر و حوصله داشت تا بتواینم معضلات را درمان کنیم.وبدانیم با اجرای نصف و نیمه هر برنامه باید دوباره از اول شروع کرد. هر چند دلایلی برای آلودگی این روزهای هوای تهران داریم اما این نکته نباید فراموش شود که آلودگی هوای تهران محصول سالها پیش تر است.

عمده این آلودگی نتیجه کثرت خودروها و مصرف سوخت غیر استاندارد در شهریست که توپوگرافی آن مستعد شرایط اضطرار زیست محیطی است.خودروهای پر مصرف که هر روز افزایش می‌یابند و استاندارهای روز جهانی را ندارند و برخی از آنهاسالهاست از چرخه تولید جهانی خارج شده اند. سوختی که امروز در کشور مصرف می‌کنیم با استانداردهای زیست محیطی مقبول«نه مطلوب» فاصله دارد.حمل و نقل عمومی محدود و کم ظرفیت و مصرف بی رویه بنزینی که حتی با حذف یارانه جز در آن سالهای اول کاهش معنا داری در مصرفش بوجود نیامد. افزایش روزانه مهاجرت و جمعیت به این کلانشهر در نتیجه تجمیع تمام ثروت و ساختارهای اداری و آموزشی و سیاسی، و عدم رشد کافی فضای سبز شهری باعث افزایش الودگی هوا شده بود.این موارد اثبات می‌کند که در بخش آلودگی هوا معضل وجود داشت ولی اتفاقات و انتقادات از منابع حقیقی وحقوقی گوناگون و انتشار گزارشات علمی در خصوص عوارض خطرناک آلودگی هوا تنها یادآوری این پدیده خطرناک زیست محیطی است.

فرار از حل معضل الودگی هوا و نداشتن متولی در همه این سالها تنها موضوع را حادتر کرده است. طی این سالهایی که گذشت راههای کوتاه مدت و بلند مدت بسیاری زیادی برای مبارزه با آلودگی تهران پیشنهاد و تصویب شد، با این حال هرگز اراده لازم برای اجرای سیاستهای مستمر کارامد و اثر گذار وجود نداشته است. تورم شگفت انگیز این سالها سیاست کاهش مصرف با حذف یارانه بنزین را ناکارآمد کرد و این ابزار که روزی یک مهم تلقی میشد امروز دیگر کارا نیست. گسترش شبکه حمل و نقل عمومی شهری در روزهایی خوب دنبال شد اما سالهاست هم به موضوع بحث تبدیل شد.و آن چنان کارامد نیست و بخشهای اثر گذار آن به تاخیر افتاده است.تاخیر در احرای برنامه‌های مصوب و فرصتهایی که از دست رفت باعث اتلاف منابع و افزایش زیان‌های اقتصادی و زیست محیطی ناشی از این آلودگی شده است. به عقیده رئیس سازمان محیط زیست کشور در روند مقابله با آلودگی هوا ۸ سال عقب هستیم.حالا کار به جایی رسیده که اگر یک روز هوا در تهران وارونه شد و بادی یا بارانی هم نباشد زنگ خطر و تعطیلی باید به صدا درآید و تازه با اعلام تصمیمات کمیته آلودگی هوا سردرگمی و مشکلات مردم بیشتر می‌شود.زوج و فرد کردن تردد خودروها و افزایش محدوده این طرح، اعلام تعطیلی مدارس و ادارات، آب پاشی هوایی و ….همه و همه تصمیماتی بوده اند که برای مبارزه با آلودگی هوا از طریق کارگروه آلودگی هوا وضع شده اند. برخی از این اقدامات هم برای یک یا دو روز موثر بوده اند و آلودگی هوا را فقط برای ساعاتی کنترل کرده اند اما هیچکدام باعث کاهش آلودگی هوای تهران نشده اند. معمولا تنها چند روز کافیست تا مصرف کنندگان خود را با شرایط جدید تطبیق بدهند و مصرف سوخت و آلودگی هوا به میزان قبل از این تصمیمات برگردد.

این نکته را هم نباید فراموش کرد که گرچه تشدید بحران آلودگی هوا تشدید مقررات را در پی دارد. اما تشدید مقررات به معنای اجرای کاراتر مقررات نیست. معمولا مقررات جدید و پیچیده در مرحله اجرا با مشکل مواجه می‌شوند و کارایی خود را از دست می‌دهند. اخیرا در تهران سیاست طبقاتی کردن بزرگراهها در دستور کار است هر چند یک ضرورت است اما هر چه که در تهران پل و بزرگ راه و شبکه معابر گسترش یابد مشوقی برای استفاده بیشتر مردم از خودرو است و این مدل کارها در کاهش الودگی هوا تاثیر آن چنانی ندارند شاید هم به نوعی تشدید کننده باشند.

آلودگی هوای تهران یادآوری این حقیقت تلخ است که درآمدهای نفتی صرف ارتقا کیفیت تولید کنندگان داخلی نشده است. زیرا تولیدکنندگان داخلی بخصوص در بخش خودرو وارزان بودن انرژی با اطمینان به حمایتهای دولت و محدود بودن رقابت محصولات خارجی، بازار داخلی را به انحصار خود در می‌آوردند و سلامت تک تک شهروندان هزینه انحصار وتولید بی کیفیت است. هزینه‌هایی که این حمایتها برای سلامت جامعه ایجاد می‌کند باید مد نظر تصمیم گیران باشد و بدانیم در فقدان رقابت امیدی به ارتقا کیفیت خودروهای داخلی مطابق با استانداردهای قانونی نیست.آلودگی هوا نشانگر این واقعیت است که سیاستهای اقتصادی چند بعدی هستند و باید ارزیابی زیست محیطی و ارزش گذاری اقتصادی مکمل این سیاستها باشند.

آلودگی هوای تهران نتیجه یک عامل نیست پس برنامه ای برای کاهش آلودگی هوای تهران موثر خواهد بود که ترکیبی از ابزارهای بازار و قوانین باشد،در غیر این صورت تولید کنندگان و مصرف کنندگان دلیلی برای همیاری با این سیاستهای نخواهند داشت. و بدون این همیاری این سیاستها محکوم به شکست هستند.ضروری ترین سیاست جهت کنترل آلودگی هوا کاهش آلایندها از مبدا است و آن هم با اصلاح سیستم خودرو و سوخت مصرفی که مهمترین منبع آلاینده هوا است امکان پذیر است و شاید هم اگر عزم واراده ای جهت این مهم نباشد همان سیاست انتقال پایتخت مطلوب ترین باشد و زودتر به نتیجه برسد.

ابتکار