میراث فرزندان ما
شهروندان- رویا تیموریان*:
زمانی که برای فرزندانمان از آسمان آبی حرف میزنیم و اینکه این آسمان آبی، آسمان بلندپروازی آنان است، چگونه برایشان بیان کنیم که منظورمان از رنگ آبی چیست؟
زمانی که برای فرزندانمان از هوای تازه حرف میزنیم، چطور برایشان بیان کنیم که باید پنجره را ببندند، چون با بازکردن پنجره، هوا تازه نمیشود و وقتی از خانه بیرون میروند باید ماسک بزنند چون این هوای تازه، دشمن تازه آنان است؟ زمانی که برای فرزندانمان از کشیدن نفس عمیق حرف میزنیم، چگونه برایشان بیان کنیم که این نفس عمیق، سم مهلکی است که ذرهذره وجودشان را مسموم میکند؟
زمانی که برای فرزندانمان از طراوت و زلالی آب حرف میزنیم و اینکه آب مایه حیات و زندگی است، چگونه برایشان بیان کنیم که آبی که از شیر آشپزخانه میآید غیرقابلاعتماد است و آبی که در بطری معروفترین برند آبمعدنی است، هنوز معلوم نیست پرونده آلودگیاش به چه سرانجامی رسیده؟
زمانی که برای فرزندانمان… . نه! برای فرزندانمان نباید از آب و هوا و زندگی حرف بزنیم. باید بهجای قصههای پریان و افسانهها، از آب و هوای سالم، قصهها تعریف کنیم. روزی بود، روزگاری… روزی که هوا خوب بود. آب سالم بود. شهر زیبا بود. زندگی، زندگی بود و آدم… آدم بود. آری، فرزندان من، شاید باورتان نشود، روزی بود که میشد مثل آدم نفس کشید. مثل آدم زندگی کرد. باورتان نمیشود؟
آسمان صافصاف بود، آبیآبی. جنگلها، گوزنها، یوزپلنگها و… جنگل چیست فرزندم؟ راست میگویی، جنگلی نمانده که به چشم ببینی، خب دریاچهها چی؟ دریاچهها را هم ندیدی؟ راست میگویی دریاچهای نمانده که ببینی… ولش کن. رودخانهها چی؟ رودخانه هم ندیدی؟ کوه؟ دریا؟ آسمان آبی؟ هوای پاک چی؟ آه… فرزندم. من چندتا عکس دارم. به ایوان میروم. هوا گرفته است. طبیعت با ما قهر کرده. سالها بعد، طبیعت پاک قصهای تخیلی است. آن روز خیلی دور نیست. ما اثری از طبیعت بهجا نخواهیم گذاشت، دستمان جلو فرزندانمان خالی خواهد بود. فرزندان فردا را بهدنیا میآوریم، اما امروز دنیایی برای فردای آنها باقی نخواهیم گذاشت.
پدر و مادران بیماری خواهیم بود که کودکان بیمار یا مرده بهدنیا میآوریم. من از همین امروز از فرزندان فردا شرمندهام. دستهای همه ما به آلودگی طبیعت آلوده است و همه آبهای دریاچهها و رودخانههای جهان، دستهای ما را تطهیر نخواهد کرد، اگر امروز دست نجنبانیم. بیایید با خردجمعی بار دیگر سرزمینمان را دوست بداریم، چراکه خصایل نیک آدمیان با هم سازگارند، به شرط آنکه خرد محور زندگی باشد.
*بازیگر
شرق