بازگشت محیط زیست به سپهر عمومی
شهروندان:
در روزهای اخیر اخبار بد بسیاری درباره محیطزیست ایران در رسانهها به گوش خورده است، از آلودگی هوای تهران گرفته تا شکار در دل پارک پردیسان و از پلنگکشی تا نفستنگیهای حاصل از بارش باران اسیدی هر روز شاهد یک رویداد و اتفاق ناگوار بودهایم، اما در کنار این خبرهای بد، پدیده مبارک و فرخندهیی نیز در ایام اخیر به چشم میآید که شاید بتوان آن را بازگشت محیطزیست به سپهر همگانی و افکار عمومی نامید.
از زمان انتصاب دکتر معصومه ابتکار به سمت معاونت رییسجمهور و ریاست سازمان حفاظت محیطزیست همانگونه که انتظار میرفت، باز هم محیطزیست از چهاردیواری پارک پردیسان خارج شد و «کلید» ابتکار در قفل رابطه میان رسانهها و افکار عمومی با محیطزیست و متولیان آن شروع به چرخیده کرده است.
اگر زمانی با موانع مختلفی سعی میشد از ورود خبرنگاران به پارک پردیسان جلوگیری شود تا در غیاب وجدان بیدار افکار عمومی، برخی در کار دیوارکشی در داخل این پارک و فروش آن باشند، اگر زمانی در این کشور معاون محیطزیست طبیعی سازمان محیطزیست که قاعدتا باید پاسدار و حامی اول تنوع زیستی این کشور باشد به جرم ایستادن در برابر مافیای شکار و زمینخواری برکنار میشد، اگر روزگاری شاهد شنیدن سخنان خیالپردازانهیی همچون «واگذاری هزار متر زمین به هر ایرانی» یا «واگذاری جنگلها به دامداران» بودیم و متولی محیطزیست کشور درفشانی میکرد که «جاده نزنیم که محیط زیست خراب میشود، سیرک برگزار نکنیم که مردم تفریح نکنند، پس چه کنیم آن وقت مردم
میروند فیلمهای ناجور میبینند» و مسوولی محیطزیست را از «توطئههای غرب» میدانست و وزیر فرهنگی بر سر کار بود که زبان به ملامت میگشود که «در حالی که انسانهای زیادی در حال نابودی هستند، انسانهایی به تشکیل NGOهایی پرداخته و برای نجات گونههای در حال انقراض گیاهان تلاش میکنند» و اگر همین دو سال قبل رییس سازمان محیطزیست چنین ادعا میکرد که «من این آمارهای بینالمللی در رابطه با وضعیت محیطزیست ایران را تایید نمیکنم و معتقدم پیشرفتهای مناسبی در زمینه حفظ محیطزیست انجام شده است» و بر آن بود که مشکلات محیطزیست این کشور را نیز به مانند همه مشکلات دیگری که از دوران پارینهسنگی در این کشور وجود داشته است به نام دشمن سند بزند و معتقد بود «محیطزیست ایران را غرب خراب کرده است».
با به سر آمدن خزان مهرورزی در کشور میتوان امید داشت که دوران تازهیی در توجه به محیطزیست در کشور آغاز شود که با اوجگیری مشکلات و نابسامانیهای تلنبار شده از گذشته کیان و آینده این زیستبوم و تمدن ایرانی بیش از هر زمانی در معرض تهدید قرارگرفته و بسیار هشدار داده شده است که با تداوم این روند دیر نیست روزی که ایرانزمین به سرزمینی غیرقابلسکونت بدل شود.
در زمان شروع به کار دولت «تدبیر و امید» هر کنج و گوشهیی در این کشور چنان گرفتار بحران بود که این ترس وجود داشت که باز هم محیطزیست در همهمه تحریم و «۱+۵» و تورم و بیکاری و یارانه گم و به حاشیه رانده شود، اما انتصاب دکتر معصومه ابتکار به ریاست سازمان حفاظت محیطزیست نوری از امید در ذهن و ضمیر دلسوزان محیطزیست ایران درخشیدن گرفت.
حضور خانم ابتکار که در زردترین روزها و پر سوءتفاهمترین فضا قبل از آغاز به کار دولت تدبیر و امید پای محیطزیست ایران ایستاده بود. همدلی و حسنظنی که افکار عمومی و رسانههای مستقل کشور با این شخصیت کاریزماتیک محیطزیست ایران و همفکرانش داشتند این انتظار بحق را ایجاد کرد که علاوه بر ساماندهی ساختار مدیریتی و اجرایی این سازمان، باز هم محیطزیست از کنج اتاقهای در بسته مدیران خارج شود و رویکرد مشارکت همگانی و افزایش آگاهی افکار عمومی و آوردن محیطزیست به متن جامعه مدنی در دستور کار قرار گیرد که اگر پیشینیان رسانهها را دشمن میانگاشتند و سازمانهای مردم نهاد و غیردولتی را پایگاه جاسوسی فرض میکردند، ابتکار و مدیرانی که پس از بازگشت به پردیسان به همکاری فراخوانده شدند همگی سالها خون دل این زیستبوم را خورده و به پایش مو سفید کرده بودند و از شهرداری و استانداری و آموزش و پرورش به محیطزیست «ترانسفر» نشده بودند، بلکه بازگشت به محیطزیست برای آنها بازگشت به خانه بود و محیطزیست برایشان نه یک «پست» که یک «دغدغه» بود.
اینکه در روزهای اخیر بارها شاهد نقش بستن تصویر رییس سازمان حفاظت محیطزیست و سایر مدیران این سازمان بر صفحه اول و تیترهای درشت مطبوعات و رسانههای کشور بودهایم، اگر چه شاید در کوتاهمدت گرهی از کلاف سردرگم محیطزیست ایران باز نکند، اما همین قدر که محیطزیست را از موضوعی فرعی، حاشیهیی و فراموششده به متن افکار عمومی بازگردانده و دوباره آن را به عنوان یک دغدغه هر روزه به خانههای مردم آورده است، این امیدواری را ایجاد میکند که با افزایش سطح شناخت و آگاهی عمومی، گام اول برای بازگرداندن آب رفته به جوی محیطزیست ایران برداشته شود.
اگر رییس سازمان حفاظت محیطزیست به عیادت آقای بازیگر میرود، مشکلات محیطزیست ایران را با دانشجویان در میان میگذارد، قصد میکند تا نمازگزاران را در روز جمعه مخاطب قرار دهد و نه تنها سقوط جایگاه بینالمللی محیطزیست ایران را کتمان نمیکند بلکه آن را از هر تریبونی به آگاهی افکار عمومی میرساند، این کار او آینهیی است که در برابر مردم و مسوولان قرار میدهد تا در «قامت ناساز بیاندام» امروز محیطزیست ایران، با همه ناگواری و دهشتناکی نظری کنند، شاید بالاخره روزی دکمه توقف توسعه ناپایدار و آسیب زدن به محیطزیست در ذهن تکتک شهروندان این کشور از هنرمند تا دولتمرد، از مدرن تا سنتی و از پیر تا جوان زده شود.
جسارت و خلاقیت رییس سازمان به نظر میرسد که سایر مدیران و متصدیان محیطزیست کشور و رسانهها را نیز بر سر ذوق آورده است و شاهد افزایش چشمگیر انتشار یادداشتها، گزارشها، مصاحبهها و اظهارنظرها از جانب صاحبنظران این حوزه و حتی آن دسته از مدیرانی که تا پیش از این از میکروفون و دوربین خبرنگار فراری بودند، هستیم.
اینکه رییسجمهور برای نخستین بار برای دیدار با سازمانهای مردم نهاد محیطزیست وقت میگذارد، اینکه در میان همه مشکلات ریز و درشتی که از دولت مهرورزی به ارث برده است تاکید بسیاری بر محیطزیست دارد و شورای عالی منحل شده محیطزیست را احیا میکند و اینکه معاون اولش را بر راس ستاد احیای دریاچه ارومیه قرار میدهد.
در کنار حضور یک تیم کارآمد و امتحان پس داده در سازمان حفاظت محیطزیست این امیدواری را ایجاد میکند که با مطرحشدن بیش از پیش موضوع محیطزیست نزد افکار عمومی، افزایش شفافیت و پاسخگویی مسوولان و احیای سازمانهای مردم نهاد فعال، زمینه مناسب برای احیای محیطزیست ایران و متوقف کردن روندهای زیانبار و ویرانگر فراهم شود.
امیر طلوعی
اعتماد