ارسال مطلب فیس‌ بوک توییت
یادداشت

شین‌آبادی‌ها وجه‌المصالحه قرار نمی‌گیرند!‎

شهروندان- رسول پاپایی*:
اینکه طراوت و زیبایی از دست رفته کودکان شین آبادی روح و جان را می آزارد، اینکه شیطنت های کودکانه و شادی های بچگانه آنها جایش را به درد و درد و درد داده است.

دانش‌آموزان شین‌آبادی اینکه رویاهای خیال انگیز دانش آموزان گر گرفته از آتش محرومیت، به کابوس های نفسگیر شبانه تبدیل شده است. واقعیت های زندگی کودکان شین آبادی است.

درست مانند این واقعیت که آموزش و پرورش به تنهایی نمی تواند رنج و درد و مشقت شان را التیام بدهد. آموزش و پرورش سال هاست که متواضعانه آغوش خود را روی کمک ها، یاری ها و همراهی همه دستان با سخاوت و دل های سرشار از عاطفه و مهربانی گشوده و هیچگاه خود را بی نیاز از همت بلند دستان کریم ایرانیان ندانسته است اما گاه خبرهای کوتاه و چند کلمه یی از آمادگی برخی افراد و شرکت های مساله دار که روزها چشمان را به کاستی های مدارس بسته بودند به گوش می رسد این خبرها بیش از آنکه موجب شعف و شادمانی شوند اسباب نگرانی و آشفتگی روح و جان افراد آگاه می شوند.

بچه های شین آبادی در مدرسه انقلاب اسلامی، از کمبود امکانات مدرسه و نداری کلاس درس شان، دستان نازنین و انگشتان ظریف شان برشته شد. محرومیتی که دستان غارتگر بیت المال سهم شان از دارا بودن را به یغما برده است. بچه های شین آباد چه وجه اشتراکی با کسانی که آوازه فساد اقتصادی شان تیتر اول رسانه های دیداری و شنیداری است، می توانند داشته باشند، کدام احساس شان مشترک است، وطن دوستی، پاک بودن، معصومیت، فقر و محرومیت یا تبانی و زد و بندشان برای قربانی کردن منافع ملی به پای منافع فردی؟!تا اینجا بچه های شین آباد در هر کدام از این ویژگی ها با این گروه از افراد مشترک بوده باشند، یقین می دانم در صداقت، در پاک دستی، در گرفتار نبودن در منجلاب رانت و بده بستان های اقتصادی و در یک کلام در اخلاق و وجدان با هم تفاوت کهکشانی دارند !

وجدان و اخلاق بچه های شین آباد مانند برق نگاه شان همچنان دست نخورده و بکر و معصومانه است. وجدان و اخلاق بچه های شین آباد هنوز مدرسه یی است، همان مدرسه یی که به آنها آموخته که تنها به نفع فردی فکر نکنند به ثروت ها و منابع کشورشان که متعلق به همه است، دست درازی نکنند یک شبه ره صد ساله نروند و در این مسیر به لطایف الحیل و شعبده بازی های سیاسی و بازی با شیفتگان قدرت دست نیاویزند و منافع ملی نظام و انقلاب و کشور را رعایت کنند.

آنها این روزها بارها حرف معلم شان را که روزگاری به نقل از فوکویاما، نظریه پرداز اجتماعی به آنها گفته بود: «اگر افراد تنها براساس نفع فردی که به ظاهر یک امر معقول است و از نظر خیلی ها یک حق است عمل کنند، آنگاه چیزهای سرنوشت ساز دیگری چون شجاعت، نیکوکاری، ایثار، غرور و سایر فضایل دیگر که به یک جامعه قابلیت زیست و بقا و ارزش و تکامل تاریخی می دهند، در میان نخواهد بود.» را مرور می کنند و خوب به خاطر می آورند که روزی معلم شان پای تخته سیاه نوشته بود، گاندی فقید می گوید: چهار چیز از گناهان عظیم شمرده می شود: عشق بدون ایثار، لذت بردن بدون وجدان، سیاست بدون اصول و تجارت (معیشت، درآمد) بدون اخلاق. کودکان شین آباد با تمام رنج و دردی که جسم شان را می آزارد و با تمام کاستی های اداری که مسیر درمان شان را سخت و دشوار کرده است، اجازه نمی دهند بند بازان اقتصادی و دوستان سیاست بازشان، این بار با طناب رنج و درد کودکان ایرانی برای خود آبرو کسب کنند و شین آباد و آموزش و پرورش را وجه المصالحه بی بند و باری های اقتصادی خود قرار دهند. این وظیفه مسوولان و مدیران است که توان شان را برای کاستن از آلام دانش آموزان آسیب دیده بسیج کنند و در کنار آنها دستان کریم ایرانی های پاک سرشت هم یاریگرشان خواهد بود.

 *معلم و کارشناس آموزش و پرورش

اعتماد

برچسب‌ها : , ,