کمآبی و صرفهجویی بیهدف
شهروندان – حامد منصوری*:
اینکه ایران در کمربند خشک کرهزمین قرار گرفته و میانگین بارندگی در کشور ما کمتر از یکسوم مقدار متوسط جهانی است، خبر جدیدی نیست. پیشینیان ما با درک موضوع کمبود آب در ایران، برای دستیابی به آن تلاشهای بسیاری کردند که ابداع قنات یکی از نتایج تلاش ایشان است.
بحران آب حتی در مقیاس جهانی نیز همواره یکی از موضوعات اساسی جوامع و دولتهایشان بوده است. در حال حاضر حدود ۷۸۰میلیوننفر در دنیا به آب سالم دسترسی ندارند که از این تعداد، نزدیک به ۲۰۰میلیوننفر در جنوب، غرب و آسیای مرکزی ساکن هستند. در هر ۲۱ثانیه یککودک بهدلیل بیماریهای ناشی از کمبود یا کیفیت آب، از بین میرود که این تعداد با تلفات ناشی از سقوط هواپیما در هر چهارساعت برابری میکند.
مرگومیر ناشی از بیماریهای مربوط به آب حدود ۳/۴میلیوننفر در سال برآورد شده است که آمار نشان میدهد ۹۹درصد این تلفات در کشورهای در حال توسعه اتفاق میافتد. نتیجه بررسی چرخه آب در ایران و محاسبه شاخصهای بحران آب در کشور ما نگرانکننده است. بر اساس شاخص کمیسیون توسعه پایدار سازمانملل (UN) حداکثر استفاده از منابع آب قابل استحصال در دنیا ۴۰درصد است که این عدد در ایران به ۶۸درصد میرسد و لذا کشور ما جزو کشورهای شدیدا کمآب است.
همچنین بر اساس شاخص IWMI نیز ایران جزو کشورهای شدیدا کمآب قرار دارد. چشمانداز آینده هم امیدوارکننده نیست. پیشبینی میشود در سال ۲۰۵۰ نیمی از جمعیت جهان به آب سالم دسترسی نداشته باشند و بیتردید این بحران در آفریقا و خاورمیانه حادتر خواهد بود.
کشور ما با قرارگرفتن در این ناحیه خشک و نیمهخشک جهان، یکی از مراکز اصلی این بحران خواهد بود. خشکشدن دریاچه ارومیه، مهارلو و بختگان، تالاب گاوخونی و هورالعظیم، کمآبی بیسابقه رودخانههای کارون، زایندهرود، سیروان و… و نیز تنش آبی در ۱۱کلانشهر و ۵۱۷مرکز جمعیتی کشور، اتفاقاتی است که تنها در دودهه گذشته بهوقوع پیوسته و افزایش شیب وخامت اوضاع در این سالها، نشاندهنده آیندهای نگرانکننده در کشور است.
اما سوال اینجاست که برای حل این مشکل یا حداقلکردن آسیبهای مستقیم یا اثرات جانبی آن چه اقداماتی لازم است و اساسا آیا این مشکل را باید جبر طبیعت دانست یا محصول عملکرد انسانها؟ و از همه مهمتر مسوولیت اقدامات پیشگیرانه از ادامه و تشدید بحران با کیست؟
اینروزها وقتی تیتر نشریات و اخبار سایتها را مرور میکنیم با انبوهی از هشدارهای متنوع درخصوص لزوم صرفهجویی در مصرف آب مواجه میشویم. اهمیت صرفهجویی در مصرف همه منابع از جمله انرژی، سوختهای فسیلی و در راس همه، «آب» بر هیچکس پوشیده نیست. اما آیا صرفهجویی تنها راه یا اصلا بهترین راه مقابله با بحران آب است؟ نقش صرفهجویی در مصرف آب تا چه اندازه در این زمینه موثر است؟
نتیجه پژوهشها نشان میدهد مقدار مصرف سرانه آب سالانه در ایران ۱۹۴۶مترمکعب است که با توجه به شاخص فالکن مارک (۱۷۰۰مترمکعب سرانه آب سالانه)، ایران لااقل بر اساس فاکتور «مقدار مصرف آب» در حال حاضر جزو کشورهای کم مشکل یا بیمشکل است. هرچند حتی بر اساس همین شاخص نیز، کشور ما در آینده با افزایش جمعیت در زمره کشورهای با بحران آبی قرار خواهد گرفت اما اینکه تنها عامل بحران آب را «مصرف مردم» و راهحل مقابله با آن را «صرفهجویی در مصرف» بدانیم از نظر علمی و آماری نادرست و غیرمنصفانه است.
اولینگام در حل بسیاری از مشکلات، شناخت و پذیرش مشکل است. سپس باید با تحلیل مجموعه عوامل و شرایط، گزینههای ممکن برای حل آن را تبیین و بهترین آنها را انتخاب کرد. اما در مسالهای که به تازگی در اغلب رسانهها از آن بهعنوان «بحران کمآبی» یاد میشود، مشکل اصلی چیست؟
نگاهی به آماروارقام مصرف آب در کشور، گویای حقایق زیادی است که بیتردید از آن میتوان در شناخت مشکل استفاده کرد. درحالحاضر مقدار آب قابلاستحصال کشور ۱۳۰میلیاردمترمکعب در سال است که سدهای درحالبهرهبرداری، توان ذخیره و تنظیم حدود ۱۱۰میلیاردمترمکعب از این آب را دارند. مصرف آب کشور سالانه حدود ۹۵میلیاردمترمکعب برآورد شده که ۹۲درصد آن در بخش کشاورزی (۲۲درصد بیشتر از مقدار متوسط جهانی)، ششدرصد در بخش شرب و خانگی روستایی و شهری، ۱/۵درصد در بخش صنعت و ۰/۵درصد در بخش عمومی و پارکها مصرف میشود.
بنابراین مصرفکننده عمده آب کشور بخش کشاورزی است نه شرب. و این واقعیت در آنجا نگرانکننده میشود که بدانیم راندمان مصرف آب در بخش کشاورزی تنها ۳۲درصد است! درحالیکه در ایران بهازای مصرف هر مترمکعب آب، تنها ۷۰۰گرم محصول تولید میشود، مقدار آن در مقیاس جهانی هزارو۷۰۰گرم و در بعضی کشورها به دوهزارو۴۰۰گرم نیز میرسد.
اما متاسفانه باوجود مصرف فراوان آب در بخش کشاورزی و با وجود در اختیارداشتن زمینهای حاصلخیز بسیار، درحالحاضر برای تامین نیازهای کشور در محصول گندم ۲۵درصد، جو ۴۴درصد، ذرت ۶۲درصد، برنج ۵۶درصد، کنجاله سویا ۹۸درصد، شکر ۵۰درصد و در روغن خوراکی نیز ۸۵درصد به واردات وابسته هستیم! عدمجدیت مدیریت آب کشور در احداث سامانههای پاییندستی سدها به معنی پذیرش هزینههای بیبازگشت بسیار، آثار مخرب سدسازی بدون استفاده مفید از آن و نیز اتلاف آبهای ذخیرهشده در اثر تبخیر از دریاچه سدها است.
در این راستا بررسی روند توسعه انواع روشهای آبیاری تحتفشار در کشور نمایانگر آن است که باوجود تعدد طرحهای توسعه در سالهای اخیر، هنوز میزان اراضی فاریاب مجهز به سامانههای آبیاری تحتفشار اندک است. درحالحاضر تنها حدود ۱۱درصد از اراضی کشور به روش تحتفشار آبیاری میشوند. نتیجه بررسیها بهخصوص در مناطق مرکزی ایران که با مشکل کمآبی بیشتری مواجه هستند، نشان میدهد ضعف در ایجاد انگیزهها و سیاستهای حمایتی لازم برای صرفهجویی در مصرف آب کشاورزی و سایر نهادها مهمترین عامل در عدمتوسعه سامانههای آبیاری تحتفشار بوده است.
با اینکه تغییر اقلیم و مصرف زیاد آب در بخش شرب و صنعت را میتوان از عوامل بروز کمآبی اخیر در کشورمان قلمداد کرد، اما مشکل اصلی، مصرف فراوان و کمثمر آب در بخش کشاورزی است. با یکمحاسبه ساده میتوان دریافت با صرفهجویی ۱۰درصدی در مصرف آب شهری –که مسوولان آن را راهحل مقابله با کمآبی قلمداد میکنند- تنها ۵۰۰میلیونمترمکعب آب در سال میتوان به دست آورد.
از طرفی چنانچه راندمان مصرف آب در حوزه کشاورزی تنها ۱۰درصد افزایش یابد، صرفهجویی در مصرف آب این بخش به ۹میلیاردمترمکعب در سال خواهد رسید که ۲۰برابر بیشتر است! و این درحالی است که سرمایهگذاری لازم برای این صرفهجویی نیز کمتر از بخش شرب میباشد.
حال با کشف مشکل اصلی، بخشی از اقدامات لازم برای پیشگیری از ادامه بحران و حل آن به شرح زیر است:
۱- بخش کشاورزی: – بازنگری در اهداف و مطالعات طرحهای آبی کشور و کاهش مصرف آب از منابع تجدیدپذیر تا سقف ۵۰درصد – جایگزینی محصولات کممصرف با کشتهای پرمصرف، یکپارچهسازی اراضی و تبیین الگوی کشت بهینه – تغییر در شیوه آبیاری، توسعه تاسیسات آبیاری مدرن و افزایش راندمان مصرف آب – اصلاح نظام قیمتگذاری – توقف طرحهای توسعه ناپایدار – آگاهسازی عمومی و مشارکت مردم در برنامهریزی و مدیریت آب – آبخیزداری، احداث سدهای زیرزمینی و حفاظت آبخوانها – توجه به مفهوم آب مجازی و تجارت آن
۲- بخش صنعت: – تجهیز واحدهای صنعتی به تاسیسات تصفیه و استفاده مجدد از پساب – جایگزینی دستگاههای صنعتی که با آب خنک میشوند، با تکنولوژیهای امروزی
۳- بخش شرب: – کنترل رشد جمعیت – توسعه و اصلاح شبکههای مدرن توزیع آب شهری و روستایی – الزام واحدهای اداری و مسکونی به استقرار تاسیسات جداسازی آب بهداشتی و شرب – آموزش اصول صرفهجویی توسط رسانههای ملی
از این فهرست در مییابیم اقدامات بسیاری لازم است در مواجهه با خطر کمآبی توسط دستگاههای ذیربط انجام شود. پس بهتر است قبل از آنکه فرصتها به تهدید تبدیل شوند، بهجای تبلیغ بیبرنامه «صرفهجویی»، در مسیر درست احداث و اصلاح طرحها گام برداریم.
*کارشناس ارشد آب
شرق